اول سپتامبر سال ۱۹۸۳ جت مسافربری کره ای از بیویورک به مقصد سئول در حرکت بود که ناگهان در آسمان آنکوریج آلاسکا ابتدا از مسیر برنامه‌ریزی شده خود منحرف می‌شود و بعد از حدود ۲۰۰ مایل پرواز وارد فضای هوایی شوروی می شود و ناگهان از صفحه رادار محو می شود.

اتحاد جماهیر شوروی در ابتدا هر نوع اطلاعی از این حادثه را انکار کرد اما بعدا اعتراف کرد که هواپیما را سرنگون کرده و ادعا کرد که هواپیمای مسافربری از طرف آمریکایی ها در یک ماموریت جاسوسی از خاک شوروی بوده. دفتر سیاسی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی ادعا کرده بود که آمریکایی‌ها در این سانحه مقصر بودند و این یک تحریک عمدی از سوی آنها برای بررسی آمادگی نظامی اتحاد جماهیر شوروی ، یا حتی برای تحریک آنها به جنگ بوده. شوروی تا مدت ها مانع ورود آمریکایی ها و نیروهای بین المللی برای عملیات نجات و جستجو شد. مقامات شوروی همه شواهد این اتفاق را از جمله جعبه سیاه هواپیما و لاشه هواپیما، پیکر مسافران و وسایل آنها را از چشم سازمان بین المللی هوانوردی مدنی (ICAO) و دنیا پنهان کردند تا ده سال بعد ، پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی حقایق برای دنیا فاش شد.

نیروی هوایی شوروی پس از یک ساعت تعقیب هواپیما روی رادار، دو فروند هواپیمای جنگنده سوخو-۱۵ را برای رهگیری پرواز ۰۰۷ به پرواز درمی آورد. مأموریت این هواپیماها رهگیری هواپیمای ناشناس، جمع‌آوری اطلاعات، اخطار به خلبان و اسکورت هواپیما بود. این دو جنگنده با پرواز در نزدیکی بوئینگ-۷۴۷ اقدام به شلیک نمادین مسلسل کردند تا توجه خلبان‌های هواپیمای کره‌ای را جلب کنند. در همین حال خلبان هواپیمای مسافربری برای صرفه‌جویی در مصرف سوخت پس از تماس با برج مراقبت توکیو اقدام به کاهش سرعت و افزایش ارتفاع پرواز کرد. این اقدام که باعث خروج هواپیمای کره‌ای از مسیر اسکورت جنگنده‌های سوخو گردید از دید خلبانان شوروی عملی تحریک آمیز تلقی شد و بر احتمال نظامی بودن آن افزود. اینچنین هواپیمای کره‌ای مورد هدف موشک های سوخو-۱۵ قرار گرفته،سرنگون شد و همه ۲۶۹ مسافر و خدمه آن کشته شدند.

اما این همه اتفاق نبود. مهمترین نکته در این اتفاق مرتبط به لیست مسافران هواپیما بود که به مقصد سئول برای شرکت در رزمایش مشترک آمریکا و کره در حرکت بودند. گروه پرواز تشکیل شده از سه پرسنل حرفه ای و متجرب هواپیمایی کره بودند کاپیتان که در مجموع ۱۰۶۲۷ ساعت تجربه پرواز داشت و ۶۶۱۷ ساعت آن در پرواز با بوئینگ ۷۴۷ بود. افسر اول پرواز که مجموعا ۸۹۱۷ ساعت تجربه پرواز داشت و ۳۴۱ ساعت آن در پرواز با بوئینگ ۷۴۷ بود. و مهندس پرواز کیم که در مجموع ۴۰۱۲ ساعت تجربه پرواز داشت که ۲۶۱۴ ساعت آن در پرواز با بوئینگ ۷۴۷ بود.

تعداد خدمه هواپیما نسبت به مسافران بیشتر از حد معمول بود. دوازده مسافر ویژه در طبقه بالای هواپیما بودند و ۲۴ صندلی قسمت بیزینس پر بود. در قسمت اکانامی حدود هشتاد صندلی خالی بود و در مجموع ۲۲ بچه زیر ۱۲ سال هم جزو مسافران بودند. ۱۳۰ نفر از مسافران هم مقصد نهاییشان شهر یا کشور دیگری بود. و اما آن ۱۲ نفر مهمان ویژه چه کسانی بودند؟

لري مک دونالد عضو کنگره ايالات متحده از جورجیا که در آن زمان دومين رئيس انجمن محافظه کار جان بيرچ بود، سناتور جسی هلمز از کارولینای شمالی در پرواز ۰۰۷ کره‌ای بودند. و اما سناتور استیو سیمز از آیداهو و کارول هابارد نماینده کنتاکی که رزویشن خود را برای سفر با پرواز ۰۰۷ در آخرین لحظه لغو کرد در پرواز دیگری نشستند که ۱۵ دقیقه بعد به مقصد سئول ، کره جنوبی حرکت کرد.

در اسناد شوروی آمده بود که ریچارد نیکسون ، رئیس جمهور سابق ایالات متحده ، قرار بود در کنار لری مک دونالد در پرواز ۰۰۷ همسفر باشد. اما طبق گزارش نیویورک پست و آژانس تلگراف اتحاد جماهیر شوروی، سازمان سیا به نیکسون هشدار داد که نروید ؛ اما این ادعا توسط نیکسون رد شد.

و اما لری مک دونالد که بود؟

لورنس پاتون مک دونالد (۱ آوریل ۱۹۳۵ تا ۱ سپتامبر ۱۹۸۳) یک پزشک ، سیاستمدار آمریکایی و عضو مجلس نمایندگان ایالات متحده بود که از سال ۱۹۷۵ به عنوان یک دموکرات از منطقه هفتم کنگره جورجیا نمایندگی می‌کرد. مک دونالد یکی از محافظه کارترین سوابق رای گیری در کنگره آمریکا را داشت و علیه کمونیسم و جریان های وابسته آن فعالیت جدی میکرد. او در سال ۱۹۸۳ ، ماه ها قبل از مرگش ، رئیس انجمن جان بیرچ شد. محافظه کاران آمریکایی از او به عنوان شهید یاد می کنند.

انجمن جان بیرچ یک گروه مدافع سیاسی راست گرای آمریکایی است. در سال ۱۹۸۵ تأسیس شد و ضد کمونیست بود. از محافظه کاری اجتماعی حمایت می کن. این انجمن باانجمن های راست لیبرال، رادیکال و افراطی راست و راست گرایانه پوپولیستی در ارتباط فعال بود. بنیانگذار انجمن ، تاجر رابرت ولچ جونیور، زیرساخت های سازمانی فصل های ملی را در دسامبر ۱۹۵۸ توسعه داد. این انجمن به سرعت در عضویت و نفوذ افزایش یافت و همچنین به خاطر نظریه های توطئه ولچ شناخته شد.ادعای او مبنی بر اینکه دوایت آیزنهاور یک مامور کمونیستی بود به ویژه بحث برانگیز شد. این مجموعه از حامیان دولت ترامپ و جنبش محافظه کار آمریکای امروز است.

مک دونالد سناتور جوزف مک کارتی را تحسین می کرد و عضو بنیاد جوزف مک کارتی هم بود. او کارکنان سابق کمیته فعالیت های غیر آمریکایی مجلس را استخدام کرد تا در دفتر خود کار کنند و تحقیقات خود را در مورد گروه های چپ گرا در آمریکا ادامه دهند. او کمونیسم را یک توطئه بین المللی می دانست. او طرفدار اقتصاد اتریش و عضو موسسه لودویگ فون میس بود و در اواخر دهه ۱۹۷۰ از سیاست پولی سختگیرانه در برابر رکود تورم حمایت کرد و از بازگشت به استاندارد طلا حمایت کرد.

مک دونالد دولت رفاه را فاجعه نامید و از کنترل تدریجی برنامه های بزرگ جامعه به ایالات متحده حمایت کرد. او همچنین از کاهش کمک های خارجی حمایت می کرد. مک دونالد یکی از حامیان قطعنامه ای بود که در آن از هرگونه ارفاق دولتی یا قضایی نسبت به اقدامات برای جامعه همجنسگرا خودداری میکرد. انها اعتقاد داشتند همجنسگرایی یک مسئله شخصی است و نباید سیاسی با آن برخورد کرد.

مک دونالد با تأسیس روز مارتین لوتر کینگ جونیور هم مخالفت کرد و گفت که اف بی آی شواهدی دارد که نشان می دهد کینگ "با کمونیست ها و ماموران مخفی کمونیست مرتبط و همدست شده .

در سال ۱۹۷۹ ، با جان ریس و ژنرال جان کی سنگلاوب ، مک دونالد بنیاد اهداف غربی را تاسیس کرد. هدف آن موسسه مقابله با جریان های براندازی، تروریسم و کمونیسم بود که توسط غاملان نفوذی در سیاست و اف بی آی گسترش پبدا کرده بود.

مک دونالد به ندرت در مجلس صحبت می کرد و ترجیح می داد که مطالب را در پرونده کنگره ثبت کند. این عملکرد او به طور معمول با مسائل سیاست خارجی مربوط به اتحاد جماهیر شوروی و مسائل داخلی متمرکز بر رشد تخریب چپ گرایانه غیر شوروی و شوروی بود. تعدادی از نوشته های مک دونالد در رابطه با حزب کارگران سوسیالیست در کتاب "تروتسکیسم و تروریسم و استراتژی انقلاب" که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد ، جمع آوری شده. تروتسکی ایدئولوژی سیاسی و شاخه مارکسیسم است که توسط انقلابی روسیه لئون تروتسکی و برخی دیگر از اعضای اپوزیسیون چپ در جهان توسعه یافته است.

شباهت ای اتفاق و نوع برخورد مقامات شوروی با منهدم کردن هواپیمای اوکراینی غیر قابل انکار است. به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی مشق خود را از روی دست آن دیگری انجام می‌دهد و یا آن دیگری در واقع جمهوری اسلامی را مدیریت می‌کند. همچنین سیاست حذف کردن مخالفان ایدیولوژی چپ و پروژه براندازی روسی که امروز به شدت در جهان گسترده شده از اوایل دهه هشتاد اوج گرفته و زمینه ساز اتفاقات مبهم سیاست جهانی امروز است. فقط تصور کنید فیلم سوار شدن مسافران هواپیمای اوکرانی به دست ما میرسید و می دیدیم چه کسانی مسافران حقیقی آن هواپیما بودند و آنها قربانی حذف کدام فرد، اندیشه یا جریان سیاسی شدند. مادامی که حقایق از چشم ما پنهان است نباید با احساسات به مسایل بیردازیم. در آینده ای نزدیک بسیاری از حقایق امروز فاش خواهد شد و امیدوارم به نقسه ای برسیم که فقط تعداد انگشت شماری از ما پشت دست های خود بزنند و شرمنده اشتباهاتشان در حمایت از جریان های اطلاعاتی امنیتی باشند.

هیربد هیومن

ژانویه ۲۰۲۴