اشاره

A+ A-

نازم نمی خری و جانم نمی دهی
ناز تو میخرم, جانم به تو دهم
چرخم به هم زنی و سازم به در کنی
چرخم به چرخ تو, ساز تو میزنم
سوزد به آتشت دل شعله می کشد
دودش به چشم من, من دم نمیزنم
راهی به راه تو تا هر کجا رود
چشمم به راه خیره, پلکی نمیزنم
گفتی به صد اشاره که هر لحظه با منی
تا مرگ می روم, با مرگ نمی روم

توضیحات
شعر "اشاره" اثر هیربد هیومن، فیلمساز و فیلسوف ایرانی-آمریکایی، تجربه‌ی عمیق عشق و ارتباط ناگسستنی بین دو نفر را به تصویر می‌کشد. شاعر با استفاده از زبانی شاعرانه و تصویرسازی‌های قدرتمند، عشقی را نشان می‌دهد که فراتر از موانع و چالش‌ها، حتی مرگ، ادامه دارد. این شعر نمایانگر آن است که چگونه عشق می‌تواند هر آزمایشی را تحمل کند و در عین حال، قلب‌ها را به هم پیوند دهد.

ثبت دیدگاه و نظرات


© تمامی حقوق این صفحه محفوظ است. هرگونه تکثیر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از مطالب این وبسایت حتی با ذکر منبع، بدون اجازۀ کتبی هیربد هیومن ممنوع است و پیگرد قانونی دارد.