تنهایی در شعر

A+ A-

اینجا که من هستم خالیست
فرسنگ ها این اطراف، هیچکس نیست
اینجا که منم، آبی است
خورشیدش پیشترها سوخته
تک چراغ روشن دنیایش، مهتابی است

اینجا که منم، دردها بی وزن اند
هرکدام معلق در هوا تنها
خوشی ها فرسنگ ها دور
دوردست ها نزدیک و نزدیکان دور

اینجا که منم آسمانش ابری است
ابرهای خاکستری و سیاه
آنسوی ابرها پیداست
سیاهی ها اینجا نامرئی است

اینجا که منم هیچ کس دشمن نیست
هرکس در جهان خویش در بند است
آزادی آواز پرواز است
پرواز آغاز تنهایی است

اینجا که من هستم تا تو
یک راه بیشتر نیست
شعرم زبان اسرار است
شاعر هیچوقت تنها نیست

توضیحات
به عمق‌های 'تنهایی در شعر'، اثری جذاب از هیربد هیومن، نویسنده، فیلمساز و فیلسوف ایرانی-آمریکایی، بپیوندید. این شعر با زیبایی کلام به پیمایش منظره‌ای از انزوا می‌پردازد، جهانی را ترسیم می‌کند که در آن خالی بودن و بی‌وزنی درد همراه با نور ملایم ماه به عنوان تنها نور وجود دارند. هیومن با زبان شاعرانه خود به تضادهای فاصله و نزدیکی، آسمان‌هایی که با ابرهای تیره پوشیده شده‌اند و تاریکی نامرئی که وجود تنهای او را فرا گرفته است، می‌پردازد. از طریق لنز شاعرانه خود، ما کشف می‌کنیم که در این خلأ وسیع، هیچ کس دشمن نیست، آزادی آواز پرواز را می‌خواند، و سفر به سوی تنهایی آغاز می‌شود. با این حال، در این تنهایی، هیومن حقیقتی تأثیرگذار را آشکار می‌کند: از طریق زبان شعر و اسرار، شاعر هرگز تنها نیست. 'تنهایی در شعر' خوانندگان را به دنیای اندیشمندانه هیربد هیومن دعوت می‌کند، جایی که تنهایی به جهانی بی‌کران از اندیشه درونی و همنشینی آرام با خویشتن تبدیل می‌شود.

ثبت دیدگاه و نظرات


© تمامی حقوق این صفحه محفوظ است. هرگونه تکثیر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از مطالب این وبسایت حتی با ذکر منبع، بدون اجازۀ کتبی هیربد هیومن ممنوع است و پیگرد قانونی دارد.