تو را من سخت بیمارم

A+ A-

تو را من سخت بیمارم
چنان تب کرده ام از تو
که جز تو هیچ زهری را
برای درد بی درمان خود
درمان نمی‌یابم

تو را من سخت بیمارم
چنان پیچیده ای در من
که فکر در سر همی پیچید
وزین چرخنده پیج در پیچ
دمی این خاطر خسته نمی ساید

تو را من سخت بیمارم
که پشت پلک شب هر شب
نشانی از تو
گه خرسند و گه نادم
به خوابم تا سحر دارم

تو را من سخت بیمارم
چنان دل داده‌ام بی تو
که جز دل دل ز بهر دل
نوایی، نغمه ای، آهی
از این دل برنمی‌دارم

تو را من سخت بیمارم
طبیبی یا خلیلی هست آیا
که دستی بر دوا دارد
و درمانی دگر جز درد
بر درد بی درمان من آرد؟

توضیحات
در 'بیماری عشق'، شعری دلنشین از هیربد هیومن، نویسنده، فیلمساز و فیلسوف ایرانی-آمریکایی غرق شوید. این اثر به کاوش عمقی از عشقی می‌پردازد که به قدری شدید است، تبدیل به نوعی بیماری مصرف‌کننده می‌شود و گوینده را در حالتی از آرزومندی و اشتیاق وجودی رها می‌کند. هیربد با ترکیبی قدرتمند از آسیب‌پذیری احساسی و زیبایی شاعرانه، جوهره عشق بی‌پاسخ و پارادوکس یافتن آرامش در همان منبع درد را به تصویر می‌کشد. سفری از منظره پیچیده قلب، جایی که عشق با اندوه در هم تنیده می‌شود و شفا جایگاهی در میان یأس می‌جوید.

ثبت دیدگاه و نظرات


© تمامی حقوق این صفحه محفوظ است. هرگونه تکثیر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از مطالب این وبسایت حتی با ذکر منبع، بدون اجازۀ کتبی هیربد هیومن ممنوع است و پیگرد قانونی دارد.